تصور کنید در یک روز بهاری به خانه بازمیگردید و متوجه میشوید که شکلات مورد علاقهتان ناپدید شده است. دو تفسیر ممکن پیش روی شماست:
۱. خواهر یا برادر کوچکتر و شیطان شما که به شکلات علاقه زیادی دارد، در نبود شما آن را خورده است.
۲. یک خانواده از موجودات فضایی فقط برای دزدیدن شکلات شما به خانهتان آمدهاند.
کدام یک از این دو فرضیه منطقیتر است؟ احتمالاً فرضیه اول، یعنی خواهر یا برادرتان شکلات را برداشتهاند، درست است. این فرضیه نیاز به پیشفرضهای کمتری دارد (به جای فرض وجود بیگانگان فضایی و علاقهمندی آنها به شکلات شما) و احتمالاً با توجه به رفتارهای قبلی خواهر و برادرتان همخوانی دارد. بر اساس اصل تیغ اوکام، خواهر یا برادر شما احتمالاً مسئول این ماجرا هستند.
اصل تیغ اوکام، که به نام اصل صرفهجویی (Principle of Parsimony) نیز شناخته میشود، بیان میکند که باید سادهترین توضیح ممکن را برای یک پدیده انتخاب کرد. این به این معناست که وقتی چندین توضیح ممکن وجود دارد که همه به طور یکسان شواهد را توجیه میکنند، گزینههای سادهتر احتمالاً درستتر هستند.
اصل تیغ اوکام به ما میگوید که باید از توضیحات پیچیده و غیر ضروری اجتناب کنیم، که اغلب با عباراتی مثل «سادهترین توضیح معمولا بهترین است» یا «سادهاش کنید» خلاصه میشود.
ذکر این نکته ضروری است که تیغ اوکام یک قانون قطعی یا تضمین حقیقت نیست. این اصل به ما در فرآیند استدلال کمک میکند و دانشمندان و متفکران را تشویق میکند تا سادگی و ظرافت را در توضیحات خود در اولویت قرار دهند. با این حال، ممکن است در مواردی توضیح پیچیدهتری لازم باشد تا شواهد موجود را بهتر توضیح دهد یا درک جامعتری از پدیده مورد بررسی ارائه دهد.
“کمال زمانی نیست که دیگر هیچ چیز برای اضافه کردن باقی نمانده، بلکه زمانی است که هیچ چیز برای حذف کردن باقی نمانده باشد.”
آنتوان دوسنت اگزوپری
تیغ اوکام به نام فیلسوف و الهیدان قرن چهاردهم، ویلیام اوکام (William of Ockham) نامگذاری شده است. این اصل اکتشافی و راهنما اغلب در علم، فلسفه و سایر زمینهها برای تصمیمگیری یا شکلدهی به فرضیهها استفاده میشود.
اصطلاح «تیغ» در «تیغ اوکام» به طور استعاری به کار برده میشود و به ابزاری اشاره دارد که برای حذف عناصر غیر ضروری استفاده میشود. «تیغ اوکام»، که از آن به عنوان ابزاری ذهنی یاد میشود، به ما کمک میکند تا پیچیدگیهای غیر ضروری را از توضیحاتمان حذف کنیم. این اصطلاح، که تفسیری مدرن از ایدههای فیلسوف ویلیام اوکام است، در واقع مدتها پس از زمان او ابداع شده است.
وقتی چندین محصول یا طرح با عملکرد یکسان را بررسی میکنید، اصل تیغ اوکام توصیه میکند که سادهترین گزینه را انتخاب کنید. به عنوان طراح، باید عناصر طراحی خود را دقیق بررسی کرده و تا جای ممکن، بدون آسیب زدن به کارایی کلی، عناصر غیر ضروری را حذف کنیم. این کار موجب میشود که تنها عناصر مفید و کاربردی باقی بمانند.
در دنیای طراحی وب که تکنولوژیها و ابزارهای متنوعی در دسترس هستند، گاهی اوقات طراحیهای بیش از حد پیچیده، ایجاد میشوند که نگهداری از آنها دشوار است. طراحان باید با پرسیدن سوالات زیر از خود، اصل تیغ اوکام را به کار گیرند تا از سادگی و کارایی در طراحیهای خود اطمینان حاصل کنند:
با پاسخ دادن به این سوالات، طراحان میتوانند طرحهایی ایجاد کنند که نه تنها زیبا، بلکه کاربردی و کارآمد نیز باشند، و تجربه کاربری را به طور مؤثری بهبود بخشند.
استفاده از اصل تیغ اوکام در تجربه کاربری و طراحی محصول شامل در نظر گرفتن سادگی، کاهش پیچیدگی و تمرکز بر عملکرد اصلی و تجربه کاربر است. در اینجا نکات کلیدی در استفاده از این مفهوم در طراحی UX وجود دارد:
با حذف عناصر غیر ضروری، کاهش شلوغی و حفظ سلسله مراتب بصری، سادگی را در طراحی رابط کاربری در اولویت قرار دهید. درک، پیمایش و تعامل با رابطهای ساده برای کاربران آسانتر است.
صفحه اصلی گوگل نمونه بارز سادگی در طراحی است. بر روی نوار جستجو تمرکز کرده، حواس پرتی را به حداقل رسانده و گام بعدی کاربر را واضح میکند.
تیغ اوکام فراتر از ناوبری است و بر جنبههای زیبایی شناختی طراحی بصری در محصولات دیجیتال تأثیر میگذارد. وقتی طراحان UX اصول طراحی مینیمالیستی را میپذیرند، میتوانند بر عناصر ضروری تمرکز کنند. در ضمن، باعث کاهش اشتباهات یا ابهامات در طراحی میشوند. برندهایی مانند اپل به دلیل رویکرد مینیمالیستی خود مشهور هستند. اپل تجربههای ظریف و کاربرپسندی ایجاد میکند که ویژگیها و عملکردهای اصلی را در اولویت قرار میدهد.
ارتباط موثر برای ارائه یک تجربه کاربری یکپارچه حیاتی است. بخش مرکزی تیغ اوکام در طراحی، تاکید آن بر پیامهای واضح و مختصر است. هنگامی که طراحان آن را اعمال میکنند، اطمینان حاصل میشود که کاربران هدف و عملکرد یک رابط را بدون زحمت درک میکنند. طراحان باید از زبان ساده استفاده کنند، اصطلاحات غیرضروری را حذف کنند و دستورالعملهای مختصری ارائه دهند – این امر تضمین میکند که کاربران محصولات خود را به طور یکپارچه درک کرده و با آنها تعامل داشته باشند.
یک نمونه برای این رویکرد، مشاهده سایت Airbnb است. در این سایت، توضیحات هر اقامتگاه به صورت مختصر زیر هر مورد ذکر شده است، که به کاربر این امکان را میدهد که بدون دردسر و با یک نگاه اولیه، به تمامی ویژگیها دسترسی پیدا کند.
فرمهای آنلاین جز جدایی ناپذیر بسیاری از تجربیات دیجیتال هستند. تیغ اوکام میتواند طراحان را برای ایجاد فرمهای ساده و کاربرپسند راهنمایی کند. طراحان تعداد فیلدهای فرم را به حداقل میرسانند، در صورت امکان اطلاعات را از قبل پر میکنند و اعتبار ورودی مفیدی را ارائه میدهند.
آنها همچنین میتوانند نرخ تکمیل را افزایش دهند. این اصل اهمیت ارتباط مستقیم و مختصر را برجسته میکند. اگر طراحان از منوهای بهم ریخته و مسیرهای ناوبری پیچیده جلوگیری یا آنها را حذف کنند، میتوانند رابطهایی ایجاد کنند که کاربران را قادر میسازد به راحتی اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند. Typeform و پلتفرمهای مشابه دارای فرمهای پیچیدهای هستند که رابطهای یکپارچه و کاربر پسند را ارائه میدهند.
بخش اصلی توصیه در تیغ اوکام این است که طراحان، بار شناختی کاربران خود را به حداقل برسانند. طراحان باید پیچیدگیهای غیر ضروری را حذف کنند و محتوا و ویژگیها را به طور منطقی و کارآمد سازماندهی کنند. اگر سازماندهی متفکرانه، معماری کارآمد اطلاعات، سلسله مراتب واضح و الگوهای تعامل شهودی را به کار گیرند، میتوان به این امر دست یافت. طراحان میتوانند در صورت استفاده از نمادهای آشنا و قراردادهای استاندارد، از مدلهای ذهنی موجود استفاده کنند، منحنی یادگیری را کاهش دهند و کاربردپذیری را افزایش دهند.
طراحی تیغ اوکام به طور کلی دارای یکنواختی در رنگها، فونتها و نمادها در سراسر محصول است. این امر به حفظ انسجام کمک میکند و به جریان کاربر و تجربه کلی کاربر و مشتری کمک میکند.
همچنین، وقتی طراحان از الگوها و استانداردهای طراحی متداول استفاده میکنند، رابط کاربری بهتری ایجاد میشود که کاربران به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند.
این اصل توصیه میکند که اطلاعات موجود در محصول تنها زمانی آشکار شوند که کاربران به آن نیاز داشته باشند.به عنوان مثال، وقتی کاربران وارد صفحه ورود به سیستم میشوند، فقط اطلاعات لازم برای آن قسمت به نمایش درآیند. این کار باعث کاهش پیچیدگی و بار شناختی میشود و با انتظارات کاربران همخوانی دارد.
طراحان میتوانند از طریق دستورالعملهای واضح و مختصر با این اصل طراحی، خطاها را پیشبینی کرده و از آن جلوگیری کنند. این امر نیاز به عیبیابی را کاهش میدهد و میتواند به شکل انتخاب کننده تاریخ تقویم برای رزرو بلیط باشد.
طراحان باید از فراخوانهای عملی (CTA) واضح و مختصر استفاده کنند که کاربران را بدون ابهام به سمت اقدامات مورد نظر خود هدایت کند. این از اصل تیغ اوکام پشتیبانی میکند زیرا فرآیند تصمیمگیری کاربر را در مسیر رسیدن به اهدافی که میخواهند به دست آورند، ساده میکند.
در حالی که تیغ اوکام یک اصل ارزشمند در طراحی UX است، مهم است که خطرات و محدودیتهای بالقوه را نیز در نظر بگیرید:
سادهسازی بیش از حد میتواند منجر به حذف ویژگیهای ضروری یا ایجاد مشکلات کاربردی شود. مهم است که بین سادگی و نیازهای کاربر تعادل ایجاد کنیم.
زمینه (Context) اهمیت دارد؛ کاربرد اصل اُکام بستگی به زمینه و نیازهای خاص کاربران دارد. باید طراحیها را بر اساس نیازهای منحصر به فرد جمعیت هدف شخصیسازی کنیم.
گاهی اوقات پیچیدگی ضروری است. در مواقعی، نیاز به راهحلهای پیچیدهتر برای برآورده کردن نیازهای خاص کاربران وجود دارد. باید بین سادگی و عملکرد، تعادل دقیقی برقرار کنیم.
افتتاح حساب ویپاد: با ایجاد امکان اسکن کارت به جای وارد کردن شماره کد ملی، فرآیند را برای کاربران آسانتر میکند.
خرید شارژ بام: در فرآیند خرید شارژ اپلیکیشن بام، کسر شدن مبلغ شارژ از حساب، باعث میشود کاربر خرید شارژ را در مدت زمان کوتاهتری انجام دهد و نیازی به وارد کردن اطلاعات کارت نداشته باشد.
انتقال وجه بلوبانک: انتقال وجه از طریق بلوبانک با اسکن کارت مقصد و تشخیص سریع شماره کارت، سرعت و دقت بالا را برای کاربران فراهم میکند.
انتقال وجه اینترنت بانک پاسارگاد: در مرحله انتقال وجه اینترنت بانک پاسارگاد بهتر بود CVV2 و تاریخ انقضا ذخیره میشد تا فرآیند را برای کاربر سادهتر کند.
اصل تیغ اوکام، یک رهنمود کلیدی در تصمیمگیری و تحلیل است که میگوید هنگام برخورد با چندین توضیح یا فرضیه برای توجیه یک پدیده، باید سادهترین توضیح را انتخاب کنیم. این اصل تاکید بر این دارد که با کاهش پیچیدگیها و تمرکز بر کارکردهای اساسی، میتوان به راهحلهایی دست یافت که نه تنها عملی هستند، بلکه از نظر فهم و اجرا نیز سادهتر میباشند. این نگرش به طراحان کمک میکند تا در هنگام ایجاد و بهینهسازی محصولات یا رویهها، از اصل تیغ اوکام پیروی کنند و به راهحلهایی برسند که هم از نظر بصری و هم عملکردی، کارآمد و قابل فهم هستند. این رویکرد نه تنها در طراحی، بلکه در تمام زمینههای تصمیمگیری میتواند به عنوان یک اصل مفید عمل کند.
حجم فایل:2.3MB
دیدگاه کاربران