اصل کمبود (Scarcity Principle)

اصل کمبود (Scarcity Principle)

زمانی که یک چیز کمیاب یا محدود می‌شود، ارزش و تمایل افراد برای داشتن آن افزایش پیدا می‌کند.

تصور کنید وارد یک سایت خرید اینترنتی شدید تا فقط نگاهی به محصولات بندازید. یک کفش توجه‌تون رو جلب می‌کنه، اما هنوز تصمیمی برای خریدش ندارید. همون لحظه پیامی ظاهر می‌شه: «فقط ۲ عدد باقی مونده». ناخودآگاه احساس می‌کنید باید زودتر تصمیم بگیرید. چون ممکنه این فرصت رو از دست بدید. در نهایت، خرید رو ثبت می‌کنید؛ حتی بدون اینکه از قبل قصدش رو داشته باشید. این واکنش ساده، نمونه‌ای از اصل کمبود در روان‌شناختی است، اصلی که بیان می‌کنه وقتی یک چیز کمیاب یا محدود به‌نظر می‌رسه، ارزش بیشتری پیدا می‌کنه و ما رو به تصمیم‌گیری سریع‌تر سوق می‌ده. در ادامه این اصل و تاثیرش در طراحی تجربه کاربری را بررسی می‌کنیم.

 

اصل کمبود چیست؟

یکی از مفاهیم شناخته‌شده در روان‌شناسی است که وقتی افراد احساس کنن چیزی محدود یا کمیاب است، ارزش بیشتری براش قائل می‌شن و بیشتر ترغیب می‌شن که اونو داشته باشن. افراد نه‌تنها نمی‌خوان یک فرصت محدود رو از دست بدن، بلکه نگرانن دیگران زودتر اقدام کنن و چیزی رو به‌دست بیارن که دیگه برای خودشون قابل دسترس نباشه.

برای مثال حراج «جمعه سیاه» رو در نظر بگیرید: فروش ویژه‌ای که فقط یک روز در سال برگزار می‌شه و تعداد محدودی از محصولات با تخفیف عرضه می‌شن. همین محدودیت زمانی و تعداد، باعث می‌شه مردم برای خرید عجله کنن.

 

اصل کمبود در طراحی تجربه کاربری

اصل کمبود یکی از ابزارهایی‌ست که می‌تونه تصمیم‌گیری کاربر رو سریع‌تر و هیجانی‌تر کنه. وقتی کاربر احساس کنه فرصتی قراره به‌زودی از دست بره، احتمال اینکه زودتر واکنش نشون بده بیشتر می‌شه. این حس فوریت باعث می‌شه تردید کمتری داشته باشه و انتخاب براش قاطعانه‌تر به‌نظر بیاد، حتی اگر هنوز به‌طور کامل مطمئن نباشه. همین ویژگی باعث می‌شه اصل کمبود در طراحی تجربه کاربری، برای افزایش تعامل، ثبت‌نام یا خرید، مؤثر عمل کنه. اما اگر این روش به‌شکلی استفاده بشه که حس فشار یا فریب به کاربر بده، ممکنه نتیجه برعکس بده و باعث بی‌اعتمادی بشه. پس برای همین، استفاده از این اصل باید با دقت و صداقت همراه باشه و تجربه احساسی کاربر رو در نظر بگیره.

 

چه زمانی باید از اصل کمبود در طراحی استفاده کرد؟

  • برای سرعت دادن به تصمیم کاربر: اگه می‌بینید بیشتر کاربران چندبار به سایت برمی‌گردن تا بالاخره تصمیم بگیرن، یعنی روند تصمیم‌گیری طولانی شده. در این شرایط، استفاده از اصل کمبود می‌تونه کمک کنه تا کاربر زودتر واکنش نشون بده و بین بازدید و اقدام فاصله نیفته.

 

  • برای بالا بردن ارزش در نگاه کاربر: وقتی یک محصول، بصورت محدود معرفی می‌شه یا تصویر اون نشون می‌ده که تعداد کمی ازش باقی مونده، کاربر ارزش بیشتری براش قائل می‌شه. مثلاً توی تجربه‌های خاص مثل رستوران‌های لوکس، وقتی مقدار کمی غذا توی بشقاب بزرگ سرو می‌شه، این حس ایجاد می‌شه که مواد اولیه خاص و کمیابن و همین باعث می‌شه غذا ارزشمندتر به‌نظر بیاد.

 

اثر کمبود دارای چند سوگیری ذهنی است

یکی از دلایلی که اثر کمبود این‌قدر رایج و تأثیرگذار شده، اینه که هم اثربخشی زیادی داره و هم اجرای اون در طراحی آسون است. اما چیزی که این اصل رو واقعاً مؤثر می‌کنه، اینه که چند سوگیری ذهنی رو هم‌زمان درگیر می‌کنه:

 

وقتی با یک گزینه محدود روبه‌رو می‌شیم و واکنش نشون نمی‌دیم، در واقع هم خود اون فرصت رو از دست می‌دیم، هم در آینده فرصت انتخابش رو نخواهیم داشت. یعنی هم «الان» رو از دست می‌دیم، هم «بعدا» رو، و همین باعث می‌شه فشار تصمیم‌گیری بیشتر بشه.

 

وقتی تقاضا برای یک محصول زیاد باشه، اون محصول زود کمیاب می‌شه. همین باعث می‌شه فکر کنیم چون افراد زیادی قبلاً اون رو خریدن، پس چیز باارزشی بوده و بهتره ما هم زودتر تصمیم بگیریم تا از اون فرصت جا نمونیم. در مثال زیر با نشون دادن تعداد افرادی که اون اتاق رو رزرو کردن، کاربران رو ترغیب به رزرو می‌کنیم.

 

  • پیش‌بینی پشیمانی (Anticipated Regret)

ما اغلب قبل از تصمیم‌گیری، حس پشیمانی احتمالی بعد از اون تصمیم رو هم تصور می‌کنیم. پس ترجیح می‌دیم همین حالا اقدام کنیم تا بعداً از خودمون نپرسیم: «اگه اون اتاق رو گرفته بودم چی؟» ترکیب این سه سوگیری، باعث می‌شه پیام ساده‌ای مثل «فقط یکی باقی مونده!» روی کارت رزرو هتل، در نگاه اول ما رو به تصمیم‌گیری سریع سوق بده، حتی اگر هنوز کاملاً مطمئن نباشیم.

 

سه شکل متفاوت اصل کمبود

 

۱. کمبود زمانی (Time-limited Scarcity)

برای اینکه پیشنهادهای زمانی محدود، واقعاً تأثیرگذار باشن، باید صادقانه و شفاف باشن. مثلاً اگه قرار باشه تخفیف «فقط برای یک روز» باشه، اما بی‌دلیل تمدید بشه، کاربر احساس فریب‌خوردگی می‌کنه و اعتمادش رو از دست می‌ده. به‌جای این کار، زمان شروع و پایان تخفیف رو به‌صورت ساده و واضح مشخص کن تا کاربر بدونه تا کی فرصت داره از اون استفاده کنه.

    • Amazon

در سایت آمازون، این تخفیف‌ها فقط چند ساعت طول می‌کشن، زمان باقی‌مانده رو نشون می‌دن و درصد فروش‌رفته توسط دیگران رو هم اعلام می‌کنن تا حس فوریت رو تقویت کنن.

 

    • Interaction Design Foundation

در سایت Idxf، زمان باقی‌مانده تا شروع دوره‌ها رو به‌صورت دقیق نشون داده، درصد ظرفیت پر شده هر دوره رو مشخص کرده و حتی دوره‌هایی که ظرفیتشون تکمیل شده رو توی لیست نگه داشته. این طراحی، حس فوریت رو به کاربر منتقل می‌کنه و باعث می‌شه تمایل بیشتری برای ثبت‌نام داشته باشه، چون ممکنه فرصت شرکت در دوره رو از دست بده.

 

۲. کمبود تعداد (Quantity-limited Scarcity)

وقتی موجودی یک محصول یا خدمت محدود باشه، افراد این کمبود رو به‌عنوان تهدیدی برای آزادی انتخاب‌شون در نظر می‌گیرن. این احساس باعث می‌شه سریع واکنش نشون بدن تا فرصت دسترسی به اون گزینه رو از دست ندن. کمبود تعداد معمولاً از کمبود زمانی مؤثرتره، چون پایانش قابل پیش‌بینی نیست و فقط به میزان تقاضای کاربران بستگی داره، نه زمان.

    • Booking.com

سایت Booking از تکنیک کمبود به‌طور حرفه‌ای استفاده می‌کنه. این سایت نه‌تنها تعداد اتاق‌های باقی‌مونده رو نشون می‌ده، بلکه از کلی لیبل و هشدار استفاده می‌کنه تا حس کنین الان بهترین فرصت زندگی‌تونه. نکته هوشمندانه اینه که Booking از دیتای عظیمی که در اختیار داره، استفاده مفید می‌کنه. حتی اگه اطلاعات زیاد و کمی شلوغ باشن، باز هم کاربردی هستن و کاربر رو به تصمیم‌گیری سریع‌تر هدایت می‌کنن.

 

    • Selfridges

سایت Selfridges سایزهای موجود و ناموجود هر لباس رو کنار هم نشون می‌ده. این کار باعث می‌شه کاربر احساس کنه سایزهای باقی‌مونده کمیاب‌تر هستن و شاید به‌زودی تموم بشن. این روش مخصوصاً برای کاربرهایی مفیده که بین دو سایز قرار دارن و راحت‌تر می‌تونن تصمیم بگیرن. طراحی این اصل کمبود، هم کاربردیه و هم به‌شکل ظریفی احساس فوریت ایجاد می‌کنه.

 

۳. کمبود دسترسی (Access-limited Scarcity)

این نوع کمبود به موقعیت‌هایی اشاره می‌کنه که دسترسی کاربر به بخش‌هایی از اطلاعات، امکانات یا فضاها محدود شده. تحقیقات نشون داده وقتی دسترسی به چیزی محدود یا سانسور می‌شه، مردم ارزش بیشتری برای اون قائل می‌شن؛ چون این حس رو پیدا می‌کنن که اون ویژگی خاص یا ویژه است.

    • Medium

سایت Medium فقط به کاربرانی اجازه خوندن همه مقاله‌ها رو می‌ده که عضویت ویژه داشته باشن. وقتی کاربر هزینه اشتراک رو پرداخت می‌کنه، به عنوان یکی از کاربران ویژه‌ شناخته می‌شه و به محتوای اختصاصی دسترسی پیدا می‌کنه.

 

    • Tinder

تیندر یه نسخه ویژه به اسم Tinder Select داره که فقط برای یه عده خاص فعاله. برای اینکه کاربرها بتونن وارد این نسخه بشن، تیندر همه کاربرهاش رو با یه سیستم امتیازدهی به اسم «Elo» بررسی می‌کنه. یعنی مثلا چقدر پروفایلشون جذابه، چقدر لایک می‌گیرن و غیره. اون‌هایی که امتیاز بالاتری دارن، یه دعوت‌نامه می‌گیرن تا به این نسخه ویژه اضافه بشن. اینجوری تیندر کاری می‌کنه که اون کاربرهای خاص حس کنن «ویژه و باارزش» هستن، چون همه اجازه ورود به اون بخش رو ندارن.

 

چطور از اصل کمبود به‌درستی استفاده کنیم؟

برای اینکه اصل کمبود به بهبود تجربه کاربر کمک کنه و باعث ایجاد اعتماد بشه (نه فریب)، باید درست و با برنامه‌ریزی ازش استفاده کرد. این نکات می‌تونن راهنمای خوبی باشن:

 

  • کارهایی که باید انجام بدیم:

    • از اصل کمبود استفاده کن تا ارزش ذهنی محصول رو بالا ببری و تصمیم‌گیری سریع‌تر رو تقویت کنی.
    • اگه پیشنهادت زمان‌محدود هست (مثل تخفیف)، از کمبود زمانی استفاده کن و زمان دقیق پایانش رو نشون بده.
    • اگه موجودی محصول محدوده، با استفاده از کمبود تعداد، به‌صورت شفاف اطلاع بده.
    • با ایجاد دسترسی محدود (مثلاً فقط برای اعضا)، مزایای ویژه رو پررنگ‌تر کن.
    • پیام‌های مرتبط با اصل کمبود رو با تست A/B ارزیابی کن تا بفهمی کدوم نسخه روی مخاطب بهتر اثر می‌ذاره.
    • با انجام تست کاربردپذیری مطمئن شو که پیام‌ها باعث افزایش اعتماد و شفافیت می‌شن، نه شک و تردید.
    • برای تأکید روی فوریت، از عناصر متحرک (مثل آیکون‌های چشمک‌زن قرمز) استفاده کن تا وضعیت لحظه‌ای رو به کاربر نشون بدی.

 

  • کارهایی که نباید انجام بدیم:

    • بدون تست و بررسی، از اصل کمبود استفاده نکن.
    • اگه موجودی واقعی و دقیق نداری، از کمبود تعدادی استفاده نکن.
    • اگه پیام‌ها یا اعلان‌ها خطا یا اشکال دارن، منتشرشون نکن.
    • برای ایجاد حس کمبود، از اعداد و اطلاعات ساختگی استفاده نکن؛ این کار به‌شدت به اعتماد کاربر آسیب می‌زنه.

 

نتیجه‌گیری

اصل کمبود یکی از مؤثرترین ابزارهای طراحی رفتاری در تجربه کاربری محسوب می‌شه. توی این مقاله، سعی کردیم نگاهی دقیق‌تر به این اصل بندازیم و نشون بدیم که چرا کم‌یاب بودن یک چیز، تا این اندازه می‌تونه تصمیم‌گیری کاربر رو تحت‌تأثیر قرار بده. بررسی کردیم که کمبود فقط به زمان محدود نمی‌شه؛ ممکنه مربوط به تعداد کالا باشه، یا حتی به ویژگی‌هایی که فقط برخی کاربران بهش دسترسی دارن. دیدیم که این اصل با چندین سوگیری ذهنی مهم مثل زیان‌گریزی، اثبات اجتماعی و پشیمانی پیش‌بینی‌شده همراهه؛ و همین باعث می‌شه قدرت تأثیرگذاریش چند برابر بشه. در عین حال، به اهمیت صداقت و شفافیت در استفاده از این تکنیک هم اشاره کردیم. چون طراحی‌ که صرفا برای فریب دادن کاربر از کمبود استفاده کنه، در بلندمدت نه‌تنها مؤثر نیست، بلکه به تجربه کاربری لطمه می‌زنه و باعث بی‌اعتمادی می‌شه.

در نهایت، اگر اصل کمبود به‌درستی و در موقعیت مناسب استفاده بشه، می‌تونه به تصمیم‌گیری سریع‌تر، ارزش ادراک‌شده بالاتر و در نتیجه تجربه‌ای هدفمندتر برای کاربر منجر بشه. شما چطور فکر می‌کنید؟ آیا تا حالا از اصل کمبود توی طراحی‌هاتون استفاده کردین؟ چه تجربه‌ای داشتین؟ خوشحال می‌شیم دیدگاه‌تون رو بدونیم.

 

منابع

بروزرسانی:پنج‌شنبه 2 مرداد 1404
این محتوا را به اشتراک بزارید:
دیدگاه کاربران