تصور کنید که در حال کار بر روی یک پروژه هستید و نیازمند استفاده از نرمافزارهای گرافیکی پیشرفتهای هستید. در صورت کند بودن، ممکن است پیشرفت کاری شما را به شدت کاهش دهند. اما، با وجود یک سیستم سریع که به درخواستهای شما بیوقفه پاسخ میدهد، میتوانید به راحتی و با سرعت اهداف خود را دنبال کنید که به آن آستانه دوهرتی میگویند.
به موجب قانون آستانه دوهرتی، تعامل ناگسستنی و پیوسته بین کاربر و رایانه میتواند به طور چشمگیری به افزایش بهرهوری کمک کند. این قانون بیان میکند که زمانی بهرهوری به اوج میرسد که تعامل بین رایانه و کاربر با سرعت بالا و بدون وقفهای (کمتر از ۴۰۰ میلیثانیه) صورت گیرد. این امر تعاملی طبیعی و بدون نیاز به انتظار را ممکن میسازد.
این اصل بر این امر تأکید دارد که «بازدهی، زمانی افزایش مییابد که رایانه و کاربران آن، در زمانی کمتر از ۴۰۰ میلیثانیه با یکدیگر تعامل داشته باشند، بدین ترتیب که هیچیک نیازمند انتظار برای دیگری نباشند». وقتی رایانه یا هر سیستم دیجیتالی در این بازه زمانی به کاربر پاسخ دهد تعامل، فوری به نظر میرسد و باعث بهبود قابل توجهی در تجربه کاربر میشود.
آستانه دوهرتی، نه تنها بر تأثیر روانی سرعت پاسخگویی سیستم بر رضایت و بهرهوری کاربر تأکید دارد، بلکه از طراحی سیستمهایی که میتوانند در این بازه زمانی حیاتی عمل کنند، دفاع میکند تا تعامل انسان و رایانه را طبیعیتر و مؤثرتر پشتیبانی کند.
آلیستر دوهرتی (Alistair Doherty) در دههٔ ۱۹۸۰ و بهعنوان مهندس در شرکت اپل، اولین بار مفهوم آستانه پذیرش (Threshold of Acceptability) را مطرح کرد. تحقیقات دوهرتی بر روی رابطهی زمان پاسخگویی سیستم و رضایت کاربران تمرکز داشت. او به این نتیجه رسید که کاربران تمایل بیشتری به استفاده از سیستمهایی دارند که سریعاً به درخواستهایشان پاسخ میدهند. این تمایل نشان داد که زمان پاسخگویی سیستم در کاربردهای مختلف میتواند متفاوت باشد. اما محصولی که به سرعت به درخواست کاربران پاسخ میدهد، بیشتر از سایر محصولات مورد پسند کاربران قرار میگیرد.
دوهرتی به این نتیجه رسید که «آستانه پذیرش»، به معنای حداکثر زمان قابل قبولی است که کاربران حاضرند برای دریافت پاسخ از سیستم صبر کنند و میتوان از آن به عنوان یک معیار کلیدی برای ارزیابی کیفیت تجربه کاربری استفاده کرد.
این مفهوم، امروزه در طراحی صفحات وب و برنامههای کاربردی به طور گستردهای به کار گرفته میشود. با درک و به کارگیری آستانه تحمل کاربر، طراحان میتوانند بر کاهش نارضایتی کاربران تمرکز کنند و با کوتاه کردن زمان پاسخگویی، تجربه کاربری را به طور مؤثری بهبود بخشند.
آستانه دوهرتی، یک اصل بنیادی در طراحی تجربه کاربری است. این اصل به معنای این است که ویژگیهای کاربردپذیری محصول، میتواند مشکلات کیفی که در آن وجود دارد را برای کاربران قابل پذیرش کند. در این راستا، ضروری است که سیستمها در کوتاهترین زمان ممکن به درخواستهای کاربران پاسخ گویند تا نیازی به انتظار طولانی از سوی آنها احساس نشود. به عبارت دیگر، سرعت، عاملی حیاتی است که میزان زمان انتظار کاربر برای دریافت پاسخ را تعیین میکند.
طراحی متریال گوگل، رویکردی نوآورانه از گوگل است که با هدف فراهم آوردن یک تجربه کاربری جذاب و یکپارچه طراحی شده است. این رویکرد، تاکید ویژهای بر زمانهای پاسخگویی سریع دارد، که شامل زمان باز و بسته شدن اپلیکیشنها در بازهای بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیثانیه میشود. همچنین، در مواردی که تعامل در نواحی کوچکتر صورت میگیرد، زمان پاسخ ممکن است به ۱۰۰ میلیثانیه نیز کاهش یابد. این دستورالعملها به طراحان کمک میکنند تا زمان پاسخگویی ایدهآل را تنظیم کرده و اطمینان حاصل کنند که کاربران در زیر آستانهٔ ۴۰۰ میلیثانیه، بهترین تجربه ممکن را دریافت میکنند. این تمرکز بر سرعت پاسخگویی، نه تنها رضایت کاربر را بهبود میبخشد، بلکه تعامل کاربر با محصول را نیز تقویت میکند. و نشاندهنده تعهد گوگل به ارائه راهکارهای طراحی پیشرو و کاربرپسند است.
استفاده از اصل آستانه دوهرتی برای بهینهسازی طراحی تجربه کاربری (UX) و ارائه بازخورد مؤثر به کاربران در طی دورههای انتظار منطقی، اهمیت بسزایی دارد. نشانگرهای پیشرفت، روشی موثر برای جلب توجه بصری کاربران هنگام بارگذاری یا پردازش اطلاعات در پسزمینه میباشند. «شاخصهای پیشرفت درصدی»، که به عنوان نوارهای پیشرفت شناخته میشوند، نمونهای از این مکانیزم هستند. تحقیقات نشان دادهاند که نمایش یک نوار پیشرفت میتواند دورههای انتظار را برای کاربران قابل تحملتر سازد.
در نتیجه، در طراحی تجربه کاربری باید به ادراک کاربران از زمان توجه کرده و زمان پاسخ را بهینه کرده و تجربه کاربری را بهبود بخشیم. همچنین، با ارائه بازخورد بصری، میتوان تمایل کاربر را برای صبر افزایش داد.
نتفلیکس از نشانگرهای پیشرفت برای کاهش ادراک زمان پاسخ به کاربران بهره میبرد. این نشانگرها، که نمایشدهنده درصد پیشرفت هستند، به کاربران احساس ملموسی از پیشرفت به سمت اتمام فرایند میدهند. وجود تاخیر در یک فرآیند ممکن است ارزش و اعتماد به آن فرآیند را در نظر کاربران افزایش دهد، حتی اگر این به معنای صرف زمان بیشتری باشد. این موضوع بر اهمیت نشانگرها و بازخوردها در بهبود تجربه کاربری و افزایش رضایت کاربران تأکید دارد.
قابلیت خرید یککلیک آمازون از «آستانه دوهرتی» نیز بهره میبرد. با کلیک روی دکمه «همین حالا با یک کلیک بخرید»، سفارش شما سریعا پردازش میشود. تجربهای سریع و بدون وقفه از خرید را برای شما رقم میزند.
به عبارت دیگر، با این قابلیت نیازی به طی کردن مراحل طولانی خرید اینترنتی ندارید و خرید شما در کسری از ثانیه و بدون معطلی انجام میشود. این سرعت بالا باعث میشود که حس خوبی از خرید اینترنتی در آمازون داشته باشید و برای خریدهای بعدی نیز ترغیب شوید.
برای کمک به کاهش احساس ناامیدی که کاربران ممکن است به دلیل تاخیرها تجربه کنند، طراحان تجربه کاربری (UX) رویکردهایی مانند استفاده از بازخوردها و نمایشگرهای پیشرفت را به کار میگیرند. این ابزارهای بصری به کاربران اطمینان خاطر میدهند که سیستم به درستی کار میکند و فرایندهای آنها به ثبت رسیده است. این عمل، نه تنها میزان استرس و اضطراب کاربران را کاهش میدهد، بلکه ادراک آنها از پاسخگویی سیستم را نیز بهبود میبخشد.
طراحان تجربه کاربری (UX) تستهای کاربردپذیری را انجام میدهند تا مشکلات احتمالی یا نقاط ضعف سیستم را شناسایی و برطرف کنند. با تجزیه و تحلیل بازخورد کاربر و مشاهده تعاملات، طراحان بینش ارزشمندی در مورد چگونگی بهبود زمان پاسخ سیستم و تجربه کلی کاربر به دست میآورند.
طراحان با تمرکز بر بهینهسازی زمان پاسخ در تعاملات کلیدی، نظیر ارسال فرمها یا انجام وظایف مهم، تلاش میکنند تا تجربه کاربری را ارتقا بخشند. این رویکرد با اولویتبندی دقیق تعاملات مهم، به طراحان کمک میکند تا اطمینان حاصل کنند که کاربران در هنگام انجام کارهای حساس، با تأخیرهای ناخوشایند سیستم مواجه نشوند. این کار به طور مؤثری از تجربه کاربر پشتیبانی کرده و اطمینان میدهد که واکنشهای سیستم در لحظات کلیدی سریع و روان باشند.
با این حال، طراحی برای آستانه دوهرتی بدون چالش نیست:
سیستمهای قدیمیتر یا کارهای پیچیده ممکن است برای ارائه پاسخها در عرض ۴۰۰ میلیثانیه مشکل داشته باشند، که میتواند باعث ناامیدی کاربر شود.
در برخی مناطق، با وجود بهترین تلاشهای طراحی، سرعت پایین اینترنت ممکن است مانع از رسیدن یک برنامه به آستانه دوهرتی شود.
آستانه دوهرتی به عنوان یک معیار اساسی در طراحی تجربه کاربری (UX) شناخته میشود و بر اهمیت بسیار زمانهای پاسخگویی سریع در رابطهای دیجیتال تأکید دارد. با اطمینان از اینکه واکنشهای کاربران ظرف کمتر از ۴۰۰ میلیثانیه با بازخورد مواجه میشوند، طراحان میتوانند میزان مشارکت، رضایت و بهرهوری کاربران را به طور قابل توجهی افزایش دهند. این اصل نه تنها به نیاز انسان برای بازخورد فوری پاسخ میدهد بلکه با انتظارات شناختی که کاربران به تجربیات دیجیتالی خود میآورند نیز هماهنگ است.
قانون آستانه دوهرتی طراحان را به این یادآوری میکند که باید برنامهها و وبسایتها را به گونهای طراحی کنند که کاربران نه تنها احساس سردرگمی و ناامیدی نکنند، بلکه تجربهای مثبت و رضایتبخش داشته باشند. این رویکرد بر اهمیت فهم نیازهای کاربران و ایجاد فضاهای دیجیتالی که با آنها همراه باشد، تاکید دارد.
به طور خلاصه، آستانه دوهرتی تاکید میکند که چگونه سرعت پاسخگویی سیستمهای دیجیتال تاثیر گستردهای بر رضایت کاربران دارد. این اصل، به عنوان یک رهنمود کلیدی برای طراحی تجربههای کاربری بهینه و دوستانه در دنیای فناوری به شمار میرود.
حجم فایل:1MB
دیدگاه کاربران