تصور کنین نیمهشبه و هنوز پای لپتاپ نشستین، مشغول طراحی یه پروژهاین. صفحه سفید فیگما جلو چشمتونه و ذهنتون دیگه خستهتر از اونه که ایدهای داشته باشه. فقط یه سؤال توی سرتون میچرخه: «چطور این صفحه میتونه جذابتر و قابلدرکتر بشه؟» به جای کلی سرچ کردن، سراغ ChatGPT میرین. مینویسین: «یه متن خوشآمدگویی ساده برای صفحه لاگین پیشنهاد بده.» مدل هم شروع میکنه به نوشتن. ولی نتیجهها یکی رسمی درمیاد، یکی زیادی شوخطبع، اون یکی هم پر از جملههای تکراری. کمکم حس میکنین اشکال از ChatGPTهست اما در واقع مشکل از پرامپت شماست.
وقتی مدل نمیدونه دقیقا چی میخواین، مثل یه همکاره که تو تاریکی کار میکنه: خروجی داره، ولی نمیدونه داره به کدوم سمت میره. پرامپت نویسی در واقع نوریه که مسیر رو روشن میکنه. اگه بلد باشین چطور خواستهتون رو واضح، با هدف مشخص و محدودیتهای درست بنویسین، ChatGPT میتونه تبدیل بشه به یه همکار طراحی واقعی. خلاق، دقیق، و هممسیر با شما.

ChatGPT جای طراحان تجربه کاربری رو نمیگیره، اما میتونه بهطور قابل توجهی توان و سرعت اونها رو افزایش میده. وقتی از هوش مصنوعی برای طراحی تجربه کاربری استفاده میکنین، بهتره اون رو یک دستیار هوشمند در نظر بگیرین، نه جایگزین خلاقیت انسانی. یک طراح باتجربه با هدایت درست ChatGPT میتونه بیشترین بهره رو از اون بگیره و بدونه چه زمانی استفاده از اون مفیده و چه زمانی نیست.
ChatGPT در پروژههای UX کاربردهای متنوعی داره. برای مثال، در طراحی تجربه کاربری، میشه از اون برای ارائه راهحلهای جایگزین طراحی، تحلیل الگوهای بازخورد کاربران، و تولید متنهای شفاف و دقیق استفاده کرد. طراحان معمولا زمانی به سراغ ChatGPT میرن که با انسداد ذهنی مواجه میشن یا میخوان مسیرهای تازهای رو در طراحی کشف کنن.
در مرحله ایدهپردازی، استفاده از ChatGPT به طراحان کمک میکنه تا سریعتر ایدههای متنوع تولید کنن و سناریوهای مختلف کاربر رو بررسی کنن. بهعنوان مثال، زمانی که طراح قصد داره یک قابلیت جدید برای اپلیکیشن فیتنس طراحی کنه، میتونه با کمک پرامپتها مسیرهای گوناگون تعامل و جریانهای کاربری متفاوت رو بسازه و در زمان برنامهریزی اولیه صرفهجویی کنه. با این حال، هنگام استفاده از ChatGPT در طراحی تعامل (Interaction Design)، طراح باید به یاد داشته باشه که هوش مصنوعی هنوز نمیتونه ظرافتهای فرهنگی یا نیازهای پیچیده کاربران رو بهدرستی درک کنه. بنابراین، تجربه و شهود انسانی طراح همچنان نقش اصلی رو در هدایت و کنترل مسیر طراحی ایفا میکنه.
طراحان تجربه کاربری (UX) این روزها به شکلهای خلاقانهای ChatGPT رو وارد روند کاری روزمرهشون میکنن. در مرحله ایدهپردازی، طراحان با استفاده از ChatGPT ایدههای متنوع طراحی تولید میکنن و سناریوهای مختلف کاربر رو بررسی میکنن. مثلا وقتی یه طراح در حال طراحی قابلیت جدیدی برای یه اپ فیتنسه، با کمک ChatGPT مسیرهای مختلف کاربری و الگوهای تعامل رو میسازه و چندین ساعت از زمان ایدهپردازی اولیه خودش رو کاهش میده.
در بخش مستندسازی طراحی، ChatGPT نقش یه ابزار مؤثر و کاربردی رو بازی میکنه. طراحان با کمکش مستندات دقیق و شفاف مینویسن، سناریوهای کاربر رو تعریف میکنن، تصمیمهای طراحی خودشون رو ثبت میکنن و پیشنویس اولیه راهنمای طراحی سیستمها رو میسازن. این کار بهویژه در پروژههای بزرگ، به طراحان کمک میکنه مستندسازی منسجمتری انجام بدن، سرعت کارشون رو بالا ببرن و احتمال خطا رو کاهش بدن.
در زمینهی تولید محتوا هم ChatGPT عملکرد قابل توجهی داره. طراحان با استفاده از اون متنهای متنوعی مینویسن، از میکروکپیها و پیامهای خطا گرفته تا متنهای مربوط به فرایند راهاندازی کاربر (Onboarding). ChatGPT به طراح کمک میکنه لحن و پیام طراحی خودش رو در تمام نقاط تجربه کاربر یکدست نگه داره و در عین حال، راههای سادهتر و روشنتری برای بیان مفاهیم پیچیده پیدا کنه.
خیلی از طراحان تجربه کاربری بیشترین ارزش ChatGPT رو در بخش نوشتار تجربه کاربری (UX Writing) پیدا میکنن. وقتی طراحان میخوان پیام خطا بنویسن، از ChatGPT کمک میگیرن تا نسخههای مختلفی از متن تولید کنن؛ متنهایی که هم اعتماد کاربر رو حفظ میکنن و هم بهوضوح توضیح میدن چه خطایی رخ داده. این روش مخصوصا در سیستمهای پیچیده خیلی به کار میاد، چون هر حالت خطا نیاز به پیام جداگانه و قابلفهم برای کاربر داره.
در بخش ناوبری و لیبلگذاری (Navigation & Labeling) هم طراحان از ChatGPT برای پیدا کردن عنوانها و لیبلهای واضح و شهودی استفاده میکنن. با این کار، اونها هماهنگی بین بخشهای مختلف اپلیکیشن رو حفظ میکنن و تجربه یکدستی برای کاربر میسازن.
ChatGPT در تولید محتوای آنبوردینگ کاربر (Onboarding) هم عملکرد بسیار خوبی داره. طراحان با کمک اون پیامهای خوشآمدگویی، توضیح ویژگیها و محتوای آموزشی مینویسن تا کاربران رو مرحلهبهمرحله راهنمایی کنن، بدون اینکه باعث خستگی یا سردرگمی بشن.
ChatGPT خودش نمیتونه پژوهش واقعی کاربر انجام بده، اما طراحان کمکم ازش بهعنوان یکی از ابزارهای مؤثر در فرآیند تحقیق استفاده میکنن. اونها با کمک ChatGPT برنامههای پژوهش رو دقیقتر و جامعتر طراحی میکنن. مثلا وقتی میخوان درباره نحوه استفاده نسل هزاره (Millennials) از اپلیکیشنهای بانکی مطالعه کنن، ChatGPT بهشون کمک میکنه تا روشهای پژوهش مختلف رو مشخص کنن و برای هر روش، سؤالهای مناسب و هدفمند بنویسن.
در مرحله آمادهسازی مصاحبهها، طراحان از ChatGPT کمک میگیرن تا سؤالهای باز و عمیقتری طراحی کنن؛ سؤالهایی که رفتار، انگیزه و نیازهای کاربران رو بهتر آشکار میکنه. این روش در انواع پژوهشها مثل تست کاربردپذیری، گوریلا تست یا مصاحبههای کاربری معمولی به طراح کمک میکنه اطلاعات باکیفیتتری به دست بیاره.
در مرحله تحلیل دادهها هم ChatGPT نقش کمکی مهمی داره. طراحان ازش برای دستهبندی دادههای تحقیقاتی و شناسایی الگوها و موضوعات اولیه در بازخورد کاربران استفاده میکنن. هرچند ChatGPT نمیتونه جای ابزارهای کامل تحلیل داده رو بگیره، اما میتونه روند تحلیل اولیه رو سریعتر کنه و به طراح دید کلیتری نسبت به نتایج بده.
انتخاب روش مناسب برای پژوهش تجربه کاربری (UX Research Method)
یک پروژه تحقیق تجربه کاربری برای محصول X طراحی کن. X یک [توضیح کوتاه از محصول] است. هدف تحقیق این است که مشخص شود [توضیح هدف تحقیق]. گروه کاربران هدف شامل [ویژگیهای کاربران، مثل سن، جنسیت، تعداد و سایر جزئیات مرتبط] است. روشهای تحقیق مناسب برای این پروژه را پیشنهاد بده و برای هر روش، یک برنامه کلی از مراحل اجرا بنویس. (مثلاً مشخص کن چه زمانی از مصاحبه، نظرسنجی یا تست کاربردپذیری استفاده میشود و هرکدام چه نوع دادهای ارائه میدهند.)
طراحی برنامه پژوهش برای ارزیابی یک قابلیت جدید در محصول (Create a research plan to test a new feature)
یک برنامه پژوهش کاربر طراحی کن تا امکانسنجی یک قابلیت جدید برای محصول X بررسی شود. X یک [توضیح کوتاه از محصول] است. قابلیت جدید Y این کار را انجام میدهد: [جزئیات را وارد کنید]. هدف پژوهش این است که نیازهای احتمالی کاربران، میزان تمایل آنها به استفاده از Y و نگرانیهای احتمالیشان شناسایی شود. در برنامه، بخشهایی برای مصاحبه با کاربران، نظرسنجیها و تست کاربردپذیری در نظر بگیر — در قالب یک بازه زمانی Z ماهه (میتوانی این قسمت را بر اساس نیاز خود تنظیم کنی).
مطالعه و تحلیل تحقیقات ثانویه مرتبط (Secondary Research)
خلاصهای کوتاه از این مقالات یا گزارشهای تحقیقاتی بنویس: [لینکها را وارد کنید]. نکات کلیدی، یافتههای مهم، و بینشهای قابل استفاده برای پروژه طراحی را مشخص کن.
طراحی سناریوی مصاحبه کاربر (User Interview Script)
یک سناریوی مصاحبه کاربر شامل ۱۵ تا ۲۰ سؤال طراحی کن؛ بهعنوان یک پژوهشگر تجربه کاربری (UX Researcher)، تا بتونی بینشهای دقیقتری از کاربران محصول X به دست بیاری. X یک [توضیح کوتاه از محصول] است. در ابتدای مصاحبه، چند سؤال ساده برای شروع گفتوگو و آشنایی با روزمرگی و سبک کاری کاربر بنویس. در ادامه، سوالاتی درباره نیازها، اولویتها و تجربه کاربر با محصولات مشابه مطرح کن. درباره ویژگیهای A، B و C نیز سوال بپرس و از زبان ساده و قابلدرک استفاده کن.
طراحی پرسشنامه بازخورد کاربران (Feedback Survey)
یک پرسشنامه کوتاه ۵ دقیقهای برای کاربران محصول X طراحی کن. X یک [توضیح کوتاه از محصول] است و ویژگیهایی مانند [لیست ویژگیها] را برای کاربرانی ارائه میدهد که [توضیحی درباره نوع کاربران]. این پرسشنامه باید جنبههایی مثل سهولت استفاده، میزان رضایت از ویژگیها، نقاط قابل بهبود، و تجربه کلی کاربر را پوشش دهد. در طراحی پرسشنامه، از ترکیبی از انواع سوالها استفاده کن، مثل چندگزینهای، مقیاس لیکرت (Likert Scale) و سوالات باز برای دریافت پاسخهای دقیقتر.
طراحی نقشه سفر کاربر (User Journey Map)
یک نقشه سفر کاربر دقیق طراحی کن برای یک [نوع کاربر] که قصد دارد با استفاده از [نوع محصول] به [هدف مشخص] برسد. سفر کاربر را به چند مرحله تقسیم کن: [فهرست مراحل کلیدی]. در هر مرحله، اقدامات، افکار، احساسات و نقاط درد (Pain Points) کاربر را بنویس. روی لحظههای کلیدی تمرکز کن؛ یعنی جاهایی که کاربر با [ویژگیهای خاص محصول] در تعامل است. نقاط تماس کاربر را در کانالهای مرتبط [مثل اپلیکیشن، وبسایت یا پشتیبانی] مشخص کن و فرصتهای بهبود را بنویس. در نقشه، هر دو حالت کاربر جدید و کاربر بازگشتی را در نظر بگیر.
اولویتبندی ویژگیها (Feature Prioritization)
یک چارچوب جامع برای اولویتبندی ویژگیها در بازطراحی [نوع محصول] طراحی کن. کاربران هدف [نوع کاربر] هستن که میخوان به [هدف اصلی کاربر] برسن. در این چارچوب، عوامل تاثیرگذار کسبوکار مثل [فهرست عوامل]، محدودیتهای فنی مانند [فهرست محدودیتها]، و نیازهای کاربر مثل [فهرست نیازها] رو در نظر بگیر. معیارهای ارزیابی را مشخص کن؛ شامل: ارزش برای کاربر، ارزش تجاری، میزان تلاش برای پیادهسازی و [ملاحظات خاص]. در پایان، راهنمای امتیازدهی برای هر معیار اضافه کن تا تصمیمگیری دقیقتر انجام بشه.
تحلیل بازخورد کاربران
یک چارچوب برای تحلیل بازخوردکاربران طراحی کن،براساس [روش تحقیق] ودرارتباط با [محصول یا ویژگی موردنظر]. معیارهایی برای دستهبندی بازخوردهاتعریف کن، ازجمله: گزارش باگها،درخواست ویژگیهای جدید،مشکلات کاربردپذیری،ومیزان رضایت کاربران. سطوح شدت مشکلات وشاخصهای اولویتبندی رامشخص کن. قالبهایی برای خلاصهسازی یافتههادررابطه با [جنبههای خاص] ایجاد کن. روشهایی رابرای شناسایی الگوها در [نوع داده] وارتباط دادن بازخوردها با [شاخصها ] اضافه کن. همچنین، راهنماییهایی برای اولویتبندی مسائل براساس [معیارها ] ارائه بده.
طراحی معماری اطلاعات (Information Architecture)
یک معماری اطلاعات دقیق برای [نوع محصول] طراحی کن که برای [نوع کاربر] مناسب باشد. این پلتفرم شامل ویژگیهایی مانند [فهرست ویژگیهای اصلی] است. نقشهای کاربری مختلف از جمله [فهرست نقشها] و سطح دسترسی هرکدام را در نظر بگیر. ساختار ناوبری اصلی، ناوبری ثانویه و سلسلهمراتب محتوایی را ترسیم کن. پیشنهادهایی برای ردهبندی محتوا (Taxonomy)، ساختار فراداده (Metadata Structure)، و قابلیت جستوجو ارائه بده. در پایان توضیح بده این معماری چطور میتواند برای سناریوهای آینده گسترش پیدا کند و چگونه با انواع محتوای خاص سازگار میشود.
استخراج بینش از دادهها (To Generate Insights)
در اینجا نتایج یک نظرسنجی بازخورد کاربران درباره جدیدترین [قابلیت محصول X] آورده شده است. محصول X شامل ویژگیهایی مانند [فهرست ویژگیها] است و برای [توضیح کاربران هدف] طراحی شده. نتایج نظرسنجی را خلاصه کن و ۵ تا ۶ بینش کلیدی از دادهها استخراج کن. [نتایج نظرسنجی را در این قسمت وارد کن]
شناسایی الگوها و روندها (To Identify Patterns and Trends)
۵ نسخه خلاصهشده از مصاحبههای کاربران در ادامه قرار دارد. این متنها را بخوان و الگوها و روندهای مشترک در تجربه کاربران را شناسایی کن. محصول X شامل ویژگیهایی مانند [فهرست ویژگیها] است و برای [توضیح کاربران هدف] طراحی شده. الگوها و روندهای بهدستآمده را بهصورت نکات بولتوار خلاصه کن. در پایان، خلاصهای از پاسخ کاربران به هر سؤال را در قالب جدول ارائه بده. [متن مصاحبهها را در این قسمت وارد کن]
هدف از استفاده از ChatGPT در طراحی تجربه کاربری این نیست که همهچیز را به اون بسپاریم. هوش مصنوعی میتونه بهعنوان یک دستیار قدرتمند در کنار طراح عمل کنه. ابزاری که سرعت، دقت و تنوع ایدهها را افزایش میده، اما هنوز نمیتونه جایگزین درک انسانی، شهود طراحی و تجربه واقعی کاربر بشه.
هرچقدر پرامپتها دقیقتر و هدفمندتر نوشته بشن، ChatGPT خروجیهای ارزشمندتری ارائه میده. اما تصمیم نهایی، درک نیاز کاربر و انتخاب راهحل درست، همچنان بر عهده طراح هستش. بنابراین بهجای تکیه کامل بر هوش مصنوعی، ازش بهعنوان همکار هوشمند استفاده کنین؛ همون همراهی که میتونه فرآیند طراحی رو سریعتر، الهامبخشتر و دادهمحورتر کنه، بدون اینکه جایگزین تفکر انسانی بشه.
دیدگاه کاربران