10 اشتباه رایج در طراحی اپلیکیشن‌

10 اشتباه رایج در طراحی اپلیکیشن‌

۱۰ اشتباه رایج در طراحی اپلیکیشن‌ها به خطاهای متداولی اشاره دارد که طراحان ممکن است در توسعه اپلیکیشن‌ها مرتکب شوند.

تصور کنید اپلیکیشن جدیدی نصب می‌کنید. با هیجان وارد اپ می‌شوید تا بتوانید آن را کشف کنید. اما دکمه‌ها را پیدا نمی‌کنید، اطلاعات به درستی مشخص نیستند و شما سردرگم می‌شوید. این تجربه نامطلوب، ناشی از اشتباهاتی است که در طراحی اپلیکیشن‌ها رخ می‌دهد. این اشتباهات کاربران را خسته کرده و باعث کاهش رضایت آن‌ها از محصول می‌شود. در این مقاله به بررسی ۱۰ اشتباه رایج در طراحی اپلیکیشن‌ها می‌پردازیم تا از آن‌ها آگاه شویم و تجربه بهتری را برای کاربران فراهم کنیم.

طراحی اپلیکیشن‌های پیچیده، چالش بزرگی است، زیرا هم باید عملکرد پیچیده سیستم را پشتیبانی کند و هم برای کاربران آسان و قابل درک باشد. مشکلات طراحی به حوزه‌های مربوط به هر اپلیکیشن مرتبط است و ارائه راه‌حل برای آن‌ها دشوار است.

 

۱. بازخورد ضعیف

یکی از اصلی‌ترین عواملی که در بهبود کاربردپذیری یک سیستم موثر می‌باشد، ارائه بازخورد واضح است:

    • وضعیت فعلی سیستم به کاربران نشان دهید.
    • کاربران را از چگونگی تفسیر دستورات و اقدامات آنها مطلع کنید.
    • کاربران را از اتفاقات در حال رخ دادن در سیستم، با خبر کنید.
    • سیستم‌هایی که بازخورد ارائه نمی‌دهند، باعث می‌شوند که کاربران در حدس و تردید رها شوند و اغلب این حدس‌ها اشتباه از کار درمی‌آیند.

بازخورد مناسب، اطلاعات زیادی را به کاربران منتقل می‌کند. برای مثال، دکمه‌ای که بر روی آن کلیک کرده‌اید به درستی توسط سیستم شناخته می‌شود و آیا سیستم در حال انجام درخواست کاربر است؟ 

یکی از مهم‌ترین بازخوردها در حالت ویرایش یک محصول است. زمانی که کاربران در حال ویرایش اطلاعات هستند‌، باید مطلع شوند که چه بخش‌هایی قابل ویرایش است. برخی سیستم‌ها اجازه ویرایش برخی اطلاعات را می‌دهند. در این مواقع کاربر باید بداند کدام بخش قابلیت ویرایش دارد. به عنوان مثال، تغییر رنگ پس‌زمینه، متن و یا تغییر دکمه‌های ویرایش، نشان‌دهنده بخش‌های قابل ویرایش است.

در اپلیکیشن Telerik ردیف‌های قابل ویرایش، پس‌زمینه خاکستری دارند. سلول‌ها به فیلدهای فرم تغییر شکل داده می‌شوند و دکمه‌های «ویرایش» و «حذف» به «بروزرسانی» و «لغو» تغییر می‌کنند. این تغییرات به کاربران کمک می‌کنند که کمتر دچار اشتباه شوند و راحت‌تر بخش‌های قابل ویرایش را درک کنند.

 

۱.۱ نبود نشانگر پیشرفت

در بعضی مواقع سیستم‌ها به کاربران بازخورد نمی‌دهند که سیستم در حال انجام کاری طولانی است و این باعث می‌شود آن‌ها فکر کنند سیستم کار نمی‌کند و یا دچار خطا شده است. 

    • اگر پردازش سیستم بیشتر از ۲ تا ۱۰ ثانیه طول بکشد، با یک نشانه پیشرفت مثل نشانگر چرخشی، کاربران را در جریان بگذارید.
    • اگر بیشتر از ۱۰ ثانیه طول بکشد بهتر است با یک نوار پیشرفت کاربران را مطلع کنید تا بدانند فرآیند چقدر طول می‌کشد.

 

۲. ناهماهنگی (Inconsistency)

قانون Double-D می‌گوید: تفاوت‌ها دشوار است. زمانی که کاربران انتظاراتی درباره نحوه رفتار سیستم دارند، اگر این انتظارات برآورده نشود، کاربران دچار سردرگمی، ناامیدی و افزایش بارشناختی می‌شوند. 

چند نوع ناهماهنگی وجود دارد که در برخی سیستم‌ها رایج است و ممکن است کاربران پیشرفته نیز دچار سردرگمی شوند:

    • کلمات یا دستورات مختلف برای یک عمل مشابه
    • قرار دادن کنترل‌ها برای یک ویژگی در مکان‌های مختلف
    • کنترل‌هایی که از نظر کاربران مشابه به نظر می‌رسند اما در مکان‌های مختلف قرار دارند (مثلاً یکی در نوار ابزار، دیگری در منو و سومی در تنظیمات)
    • الگوهای مشابه در مکان‌های مختلف رابط کاربری
    • قوانین متناقض برای ورودی‌های مجاز، به این معنی که گاهی یک ورودی قبول می‌شود و گاهی رد، بدون اینکه بازخوردی به کاربر داده شود.
    • یک ویژگی گاهی اوقات در دسترس است، و گاهی اوقات نیست و بازخوردی به کاربران داده نمی‌شود.
    • عناصر یا کنترل‌های رابط کاربری که که تغییر مکان داده و باعث می‌شود کاربران نتوانند براحتی آن‌ها را پیدا کنند.

یک معمار حرفه‌ای همیشه از اتوکد استفاده می‌کرد. در تست متوجه شدیم گاهی می‌تواند و گاهی نمی‌تواند پنل‌های شناور را به کنار صفحه پین کند. او چندین بار امتحان کرد ولی با شکست روبرو شد. تنظیماتی پنهان وجود داشت که این کار را محدود می‌کرد ولی بازخوردی برای کاربر وجود نداشت. طراحان این تنظیمات را برای شخصی‌سازی کاربران در نظر گرفته بودند، ولی بازخورد ضعیف باعث شد که کاربران دچار ابهام و سردرگمی شوند.

 

۳. پیام‌های خطای بد

یکی دیگر از ۱۰ اشتباه رایج در طراحی اپلیکیشن، پیام‌های خطا هستند. آن‌ها کاربران را از خطا مطلع می‌کنند، بدون اینکه بگویند چرا و چگونه باید آن‌ها را رفع کرد. این مشکل در برنامه‌های وب بیشتر دیده شده است. این خطاها اغلب توضیحی برای علت و یا روش رفع آن وجود ندارد. پیام‌های خطا بازخوردهای مناسبی هستند که می‌توانند به کاربران کمک کنند مشکل را حل کرده و حتی فرصتی برای یادگیری فراهم کنند. اگر این پیام‌ها به وضوح، علل و نحوه رفع آن را بیان کنند، می‌توانند به کاربر در حل مشکلات کمک کنند. 

مجموعه‌ای از پیام‌های خطای مبهم Something Go wrong از Quicken (بالا سمت چپ)، Dropbox (بالا سمت راست)، IBM Verse (پایین): هیچ‌کدام از این‌ها ماهیت مشکل، جزئیات نحوه رفع مشکل را توصیف نمی‌کند.

 

۴. بدون مقادیر پیش فرض

پیش فرض‌ها از بسیاری جهات به کاربران کمک می‌کنند. مهمتر از همه، پیش فرض‌ها می‌توانند:

    • استفاده از مقادیر پیش‌فرض، تعاملات را برای کاربران ساده می‌کند.
    • ارائه نمونه‌ای از سوال از نوع پاسخی که مناسب است.
    • راهنمایی کاربران مبتدی به سمت یک نتیجه مشخص با اجازه دادن به آن‌ها برای پذیرفتن پیش‌فرض، اگر نمی‌دانند چه کار دیگری انجام دهند.

مقادیر پیش‌فرض به کاربران در تعاملات سریع‌تر مثل پر کردن فرم‌ها کمک می‌کند. همچنین این عناصر می‌توانند بهره‌وری را افزایش دهند و سردرگمی و ناامیدی را از کاربران بگیرند. منوهای کشویی (Dropdown Menus) و فیلدهای عددی (Stepper) با داشتن مقادیر پیش‌فرض، باعث کاهش تعاملات اضافی و راهنمایی کاربران می‌شوند.

سیستم مدیریت مالی Mint به کاربران کمک کارت‌های بانکی مورد نیازشان را پیدا کنند. این ابزار میانگین هزینه‌های کارت اعتباری کاربر را در طول یک ماه نشان می‌دهد. این کار به کاربر اجازه می‌دهد به راحتی با تایپ کردن یا استفاده از عنصر افزایش یا کاهش مقادیر را تغییر دهد.

 

۵. نمادهای بدون لیبل

اکثر کاربران نمی‌توانند آیکون‌ها را بدون لیبل درک کنند. حتی نمادهایی مثل منوی همبرگری که جهانی بنظر می‌رسند نیز توسط برخی کاربران آشنا نیستند. اگر محصول دارای آیکون‌های ناآشنا باشد، احتمال این که برای کاربران قابل درک و شناسایی باشد، کمتر است. قانون جیکوب می‌گوید: «کاربران بیشتر وقت خود را در وب‌سایت‌های دیگر می‌گذرانند.» این بدان معنی است که اکثر آیکون‌ها بدون لیبل، برای کاربران دشوار است. 

 

لیبل در کنار آیکون دارای ۴ مزیت است:

    • ابعاد هدف را افزایش می‌دهد (طبق قانون فیتس، مدت زمان دسترسی کاربران به هدف را کاهش می‌دهد).
    • زمان تشخیص دستور را کاهش می‌دهد: دو نشانه (آیکون و متن) بهتر از یکی هستند.
    • یادگیری رابط را آسان می‌کند (با ایجاد چندین با یک دستور).
    • لیبل‌های کنار آیکون،‌ به کاربران کمک می‌کند تا به صورت بصری بین چندین دستور قرار داده شده در کنار یکدیگر، تفاوت قائل شوند.

این‌ها مجموعه‌ای از آیکون‌های بدون لیبل هستند. استفاده آیکون بدون لیبل اغلب استاندارد نبوده و به وضوح هدف خود را بیان نمی‌کند.

 

۶. اهداف دشوار برای انتخاب

در تعامل با سیستم،‌ هر چیزی که می‌توان بر روی آن کلیک کرد، هدف نامیده می‌شود. برای اینکه کاربران بتوانند به یک هدف دست پیدا کنند باید: 

۱. هدف را شناسایی کنند.

۲. با اطمینان روی آن کلیک کنند.

این جنبه‌ها باعث ایجاد مشکلاتی در رابط‌های کاربری می‌شوند.

 

۶.۱ نشانه‌های ضعیف

«قابلیت» کاری است که شما برای تعامل با چیزی انجام می‌دهید. برای مثال، یک چک باکس امکان روشن و خاموش کردن را دارد. نشانه‌های بصری به شما کمک می‌کنند در اولین نگاه و قبل از شروع استفاده از آن، نحوه استفاده از آن را درک کنید.

نشانگر‌ها در طراحی رابط کاربری دارای اهمیت بسیاری هستند. زیرا اکثر عناصر صفحه قابل کلیک هستند اما معمولا بازخوردی ندارند. طرح‌های بیش از حد ساده معمولا دارای سرنخ‌های بصری ضعیفی هستند، زیرا کاربران نمی‌توانند عناصری مثل دکمه‌ها را تشخیص دهند. 

نشانه‌های ضعیف رایج در طراحی عبارتند از:

    • کاربران می‌گویند، «من باید چه کار کنم؟»
    • کاربران به قابلیتی که به آنها کمک می‌کند نزدیک نمی‌شوند.
    • زمانی که یک صفحه پر از متن‌های طولانی است، می‌خواهد مشکلات را حل کند. ولی این کار باعث سردرگمی کاربر می‌شود. برای مثال زمانی که دستورالعمل‌ها چند مرحله‌ای هستند، بعد از انجام اولین مرحله، این متن حذف می‌شود. این کار باعث می‌شود کاربران دچار سردرگمی شوند.

 

۶.۲. ناحیه‌های کلیک کوچک

مشکل ناشی از کوچک بودن مناطق قابل کلیک، نظیر دکمه‌ها است، بطوری که کاربر از محدود قابل کلیک خارج شده و اقدامی صورت نمی‌گیرد. حتی اگر کاربر تشخیص دهد که روی چه منطقه‌ای باید کلیک کند، ولی چندین بار تلاش می‌کند فکر می‌کند این عنصر قابل کلیک کردن، نیست. (این مشکل در کاربران مسن و افرادی که دارای مشکلات حرکتی هستند، بیشتر دیده می‌شود.)

 

۷. استفاده بیش از حد از مدال‌ها

در بعضی سیستم‌ها، اقداماتی نظیر ویرایش، اضافه کردن و یا حذف اطلاعات در یک صفحه کوچک (مدال) روی صفحه اصلی نمایش داده می‌شوند. این صفحه‌ها، پس‌زمینه را کم‌رنگ کرده تا باعث حواس‌پرتی کاربر نشود. اما مشکل در اینجاست که این کار باعث می‌شود اطلاعاتی که کاربران به آن نیاز دارند مخفی می‌کند. حتی اگر صفحه پشت اهمیت کمتری پیدا کند، کاربران ترجیح می‌دهند اطلاعات قبلی را ببینند یا آن‌ها را کپی کنند.

در برنامه Airtable، وقتی می‌خواهید یک ردیف از جدول را ویرایش کنید، یک پنجره باز می‌شود که بیشتر اطلاعات جدول را می‌پوشاند و کاربران نمی‌توانند به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند.

 

۸. اطلاعات بی‌مفهوم

در بعضی سیستم‌ها حروف و اعدادی طولانی برای شناسایی آیتم‌هایی مثل سفارش محصول مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شناسه‌ها برای کاربران قابل درک نیست اما اغلب در ابتدای جدول یا صفحه نمایش داده می‌شوند که پیدا کردن اطلاعات مهم را مشکل می‌کند. بهتر است این شناسه‌ها در موقعیت‌های کم‌اهمیت‌تر قرار گرفته است و اطلاعات مهم در نقاط اصلی دید کاربر قرار بگیرد. استفاده از کدهای رمزگذاری شده در برنامه‌هایی مثل CRM، حسابداری بارشناختی کاربر را زیاد می‌کند.

این جدول دارای اطلاعات ID گنگ است. فیلدهای Net Code و Location Code نیز شامل اطلاعات رمزگذاری شده‌ای هستند که برای نمایش اطلاعات پیچیده در یک فضای در نظر گرفته شده است. نام مکان تنها ستونی است که برای انسان معنادار است. برای درک آن‌ها، افراد باید یا به حافظه خود تکیه کرده یا باید به لیستی از کدها مراجعه کنند.

 

۹. منوهای سرریز

زمانی که سیستم دارای ویژگی‌های زیادی باشد، باید طوری مرتب‌سازی شوند که کاربران بتوانند به راحتی به موارد مهم دسترسی پیدا کنند. اما یکی از مشکلاتی که اکثرا پیش می‌آید، منوهای سرریز است. ویژگی‌های اصلی در نوار ابزار قرار داده شده‌اند و بقیه موارد در منوهای دیگری نظیر «ابزارها» یا «موارد بیشتر» قرار می‌گیرند. این نوع طراحی باعث می‌شود کاربران نتوانند به راحتی ویژگی‌های مد نظرشان را پیدا کنند. این نوع طراحی به این دلیل به وجود می‌آیند که طراح لیستی از منوها را دارد ولی نمی‌داند با چه ترتیبی آن‌ها را قرار دهد. 

مشکل بزرگ این طراحی‌ها این است که بعضی ویژگی‌ها در یک منوی کشویی قرار می‌گیرند ولی کاربران نمی‌دانند چه چیزی را در آن‌ها پیدا کنند و این امر باعث می‌شود پیدا کردن ویژگی‌ها برای کاربر سخت شود.

  • Airtable: یک منوی سرریز با برچسب «…» دارد که اطلاعات زیادی به کاربران نمی‌دهد و پیش‌بینی محتوای داخل آن برای کاربران دشوار است.

  • Salesforce: منوی سرریز با برچسب «More» (بیشتر) که شبیه یک کشوی سرریز عمل می‌کند.

 

۱۰. دکمه‌های حذف و تایید در کنار هم

قرار گرفتن دکمه‌هایی مثل «ذخیره» و «رد کردن» یا «حذف» در کنار هم، می‌تواند مشکلات زیادی برای کاربر ایجاد کند. این قرارگیری در نگاه اول منطقی بنظر می‌رسد، زیرا هر دو به اقدام یک فرآيند مربوط هستند. اما این نزدیک بودن احتمال خطا در انتخا را افزایش می‌دهد، به خصوص در زمان‌هایی کاربران عجله دارند یا دچار مشکلات حرکتی هستند. این نوع خطای ناخواسته را «لغزش» می‌نامند.

در نرم‌افزار Veeam، یک کاربر ۲۰ دقیقه زمان خود را صرف راه‌اندازی یک کار پشتیبان‌گیری کرد و در آخرین مرحله نزدیک بود بجای دکمه «پایان» دکمه «لغو» را بزند. این پیشامد بخاطر نزدیکی این دو دکمه بود. اگر کاربر به جای دکمه «پایان» دکمه «لغو» را می‌زد، ۲۰ دقیقه زمان را از دست می‌داد.

در برنامه Microsoft Outlook، دکمه «پیگیری» در کنار دکمه‌های «آرشیو» و «حذف» است. این دکمه‌ها، عملکردهای متفاوتی دارد ولی چون کوچک و نزدیک بهم هستند، کاربرانی که دچار مشکلات حرکتی دارند و یا عجله دارند، ممکن است اشتباهی کلیک کنند و از هدف خود دور شوند.

 

نتیجه‌گیری

محصولات برای خدمات مختلف طراحی می‌شود. ممکن است یک محصول برای یک خدمت عملکرد خوبی داشته باشد و برای عملکرد دیگری، جوابگو نباشد. برای ساخت یک اپلیکیشن خوب، باید به نیازها و انتظارات کاربران توجه نشان دهید. با این حال، ۱۰ اشتباه رایج که در بالا به آن‌ها پرداخته شد، وجود دارند که در خدمات مختلف مثل مالی، سلامت و مهندسی دیده می‌شود.

 

منابع

بروزرسانی:پنج‌شنبه 1 آذر 1403
این محتوا را به اشتراک بزارید:
دیدگاه کاربران