آیا تابحال در رستورانی در حال تصمیمگیری بین دو غذای مختلف بودهاید، اما با معرفی یک گزینه سوم، تصمیم شما دچار تغییر شده باشد؟ به نظر میآید انتخابهای ما در مواجهه با گزینههای مختلف تحت تاثیر یک فریب ذهنی قرار میگیرد. این پدیده با نام ” اثر فریبگر” یا “اثر طعمه” شناخته میشود که در زمینههای مختلف خود را نشان میدهد. بیایید با یک مثال ساده واقعی در دنیای اطرافمان اثر فریب را تفسیر کنیم و به بررسی عمیق این پدیده در تصمیمگیریهای روزمره بپردازیم:
تصور کنید در یک کافه در حال انتخاب قهوه هستید:
یک فنجان قهوه کوچک با قیمت ۲ دلار و یک فنجان قهوه بزرگ با قیمت ۸ دلار. حالا یک گزینه سوم، قهوه متوسط با قیمت ۷ دلار به منو اضافه میشود که نزدیک به قیمت قهوه بزرگ است که فرد گمان میکند قهوه ۸ دلاری انتخاب بهتری نسبت به قهوه ۷ دلاری است و متقاعد میشود که با پرداختن تنها ۱ دلار اضافهتر، میتواند قهوه بزرگتری دریافت کند.
این اثر یکی از خطاهای ذهنی است که به تصمیمگیری افراد جهت میدهد. طبق این اثر، با افزودن یک گزینه (فریب) به دو گزینه دیگر، تصمیمگیرندگان را ترغیب به انتخاب آن گزینه خاص میکند. این اثر، تاثیر قدرتمندی بر تصمیمگیریهای کاربر دارد، به شرط اینکه بصورت اخلاقی و کاملا شفاف از آن استفاده شود.
اثر فریب اولینبار توسط جوئل هوبر (Joel Huber)، جان پین (John W. Payne) و کریستوفر پوتو (Christopher Puto) در یک مقاله در سال ۱۹۸۱ ارائه شد. آنها در مطالعهای که انجام دادند از یک گروه از افراد خواستند از بین دو گزینه یکی را انتخاب کنند: یک رستوران پنج ستاره که ۲۵ دقیقه فاصله دارد یا یک رستوران سه ستاره که فاصله آن تنها ۵ دقیقه است. هدف این آزمایش بررسی این بود که آیا افراد به کیفیت ترجیح میدهند یا فاصله.
در هنگام ارائه دو گزینه، افراد براساس تمایلات شخصی خود یک گزینه را انتخاب میکردند. اما پس از افزودن گزینه سوم، که یک رستوران چهار ستاره در فاصله ۳۵ دقیقهای بود، اکثر افراد گزینه رستوران پنج ستاره را انتخاب کردند.
در طراحی تجربه کاربری، اثر فریب یا طعمه نقش بسیار مهمی بر رفتار و تصمیمگیری کاربران دارد که منجر به فروش بیشتر و بهبود رضایت مشتری میشود. زمانی که گزینههای سودآورتر به کاربران پیشنهاد شود، آنها تمایل بیشتری به خرید پیدا میکنند. در نتیجه شاهد افزایش نرخ فروش محصول خواهیم بود.
در ادامه به روشهای مختلفی که استفاده از اثر فریب میتواند مفید باشد، اشاره میکنیم:
ارائه گزینههای منو به گونهای که با معرفی یک جایگزین با جذابیت کمتر، یک غذای خاص را جذابتر کند، میتواند مشتریها را به سمت انتخاب مورد نظر سوق دهد.
ساختار رابطهای کاربری با اثر طعمه میتواند کاربران را به سمت اقدامات یا انتخابهای مدنظر هدایت کند و بر روند تصمیم گیری آنها به گونهای تأثیر بگذارد که به نفع کارفرما باشد.
استفاده از اثر فریب، در خدمات اشتراک با ارائه طرحهای مختلف با ویژگیهای متنوع میتواند بر کاربران تأثیر بگذارد تا اشتراک خاصی را انتخاب کنند که با اهداف ارائهدهنده خدمات همسو باشد.
برجسته کردن ویژگیهای یک محصول میتواند بر انتخاب کاربر تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، یک فروشگاه میتواند با برجسته کردن ویژگیهای یک محصول، توجه کاربر را به آن محصول خاص جلب کند. این روش میتواند کاربران را تحت تاثیر قرار داده تا بدون بررسی جزئیات، به ویژگیهای برجسته محصول توجه کنند.
اثر فریب در طراحی تجربه کاربری، شامل معرفی یک گزینه با مطلوبیت کمتر، برای تاثیرگذاری بر انتخابهای کاربر است. دغدغههای اخلاقی زمانی به وجود میآیند که در انتخابهای شخصی کاربر، نفوذ پیدا کنند. برای رسیدگی به این موضوع، طراحان باید در مورد گزینهها شفاف باشند و اطمینان حاصل کنند که کاربران به جای اینکه در جهت خاصی تحت فشار قرار گیرند، احساس آگاهی و کنترل بر تصمیمات خود دارند. این رویکرد بر شیوههای طراحی اخلاقی تأکید دارد که درک و توانمندسازی کاربر را در اولویت قرار میدهد.
اجتناب از تاثیر پذیری اثر فریب، شامل آگاهی از حضور آن و تصمیمگیری آگاهانه بر اساس ترجیحات است. در اینجا چند نکته وجود دارد:
از تأثیر بالقوه اثر فریب آگاه باشید. دانستن وجود آن، اولین قدم برای جلوگیری از تأثیرش بر تصمیمات شماست.
قبل از ارزیابی گزینهها، معیارها یا ترجیحات خود را به وضوح تعریف کنید. این به شما کمک میکند به جای اینکه تحت تاثیر یک جایگزین با جذابیت کمتر قرار بگیرید، روی آنچه برای شما مهم است متمرکز بمانید.
گزینهها را مستقیماً مقایسه کنید، به جای اینکه تحت تاثیر معرفی یک طعمه یا فریب نه چندان جذاب قرار بگیرید، به ویژگیهای ذاتی آنها توجه کنید.
به نیازها و اولویتهای خود فکر کنید. چه چیزی در یک تصمیم برای شما مهم است؟ این ملاحظات را در طول فرآیند تصمیمگیری در نظر داشته باشید.
ارزش واقعی یا سودمندی هر گزینه را به طور مستقل ارزیابی کنید. فراتر از زمینه ایجاد شده توسط فریب نگاه کنید و ارزش ذاتی هر جایگزین را در نظر بگیرید.
با اتخاذ این استراتژیها، میتوانید احتمال قرار گرفتن در معرض اثر فریب را کاهش دهید و تصمیمهایی بگیرید که با ترجیحات و نیازهای واقعی شما هماهنگی بیشتری داشته باشد.
اثر فریب یک پدیده روانشناختی است که بر تصمیمات نهایی کاربر تاثیر میگذارد. بطور خلاصه، اثر فریب مانند یک راهنمای مفید است که بدون اینکه کارها را پیچیده کند، کاربران را به سمت انتخابهای بهتر هدایت میکند. با برجسته کردن هوشمندانه برخی گزینهها، تصمیمگیری ساده میشود و تجربه کلی کاربر بهبود مییابد.
دیدگاه کاربران