اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger Effect)

اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger Effect)

فقدان دانش و مهارت یک فرد در یک زمینه خاص باعث شود که شایستگی خود را بیش از حد برآورد کند.

تصور کنید شما و دوستانتان تصمیم دارید زبان جدیدی یاد بگیرید. به طور جداگانه، همه شما شروع به یادگیری اسپانیایی می‌کنید. در عرض چند روز، شما می‌توانید ۱۵-۱۰ جمله بگویید. در عین حال کمی ناامید هستید و از عملکرد خود راضی نیستید. برای شما زبان، ساده است و داشتن تسلط خوب بر آن باعث می شود فکر کنید برای همه افراد نیز ساده است، و بنابراین باید پیشرفت بیشتری داشته باشید.

در مقابل، دوست شما فقط چند کلمه یاد گرفته است و از پیشرفت خود شگفت‌زده شده است. دوستتان هنوز دانش و مهارتی ندارد که بداند واقعاً آن کلمات را اشتباه تلفظ می‌کند و جملات نادرست گرامری را با آنها می‌سازد. او کمترین مقدار زبان را در گروه یاد گرفته است، اما عدم دانش، او را از درک اشتباهات خود باز می دارد. ناآگاهی او از اینکه دیگران، مانند شما، چقدر پیشرفت کرده‌اند، باعث می‌شود فکر کند که روند یادگیری او عالی است، در حالی که با سرعت کمتر از حد متوسط در حال یادگیری است. دوست شما دچار خطای شناختی دانینگ-کروگر است.

 

اثر دانینگ-کروگر چیست؟

اثر دانینگ-کروگر، در روانشناسی، یک سوگیری شناختی است که به موجب آن، افراد با دانش یا شایستگی محدود در یک حوزه فکری یا اجتماعی معین، دانش یا شایستگی خود را در آن حوزه نسبت به معیارهای عینی یا عملکرد افراد دیگر در آن حوزه، بسیار دست بالا می‌گیرند.

به گفته محققان این اثر، روانشناسان دیوید دانینگ و جاستین کروگر (David Dunning and Justin Kruger)، توانایی فراشناختی برای تشخیص نقص در دانش یا شایستگی خود مستلزم داشتن حداقل سطح از همان دانش است و کسانی که این اثر را نشان می‌دهند به آن سطح شایستگی دست نیافته‌اند. از آنجایی که این افراد از کمبودهای خود آگاه نیستند، معمولاً تصور می‌کنند که کمبود ندارند. اگرچه این پدیده تا اواخر قرن بیستم به طور علمی کاوش نشده بود، اما مدت‌هاست که در گفته‌های رایج و در مشاهدات نویسندگان و خردمندان تأیید شده است. به عنوان مثال به گفته چارلز داروین «جهل بیشتر از دانش باعث اعتماد به نفس می شود».

نمودار اثر دانینگ-کروگر

رابطه بین میانگین عملکرد ادراک شده و میانگین عملکرد واقعی در یک امتحان کالج. ناحیه قرمز نشان دهنده تمایل افراد کم کار به بیش از حد ارزیابی کردن توانایی‌های خود است.

 

تاریخچه اثر دانینگ-کروگر

در سال ۱۹۹۹ دیوید دانینگ و جاستین کروگر مجموعه‌ای از آزمایش‌ها را برای بررسی خودارزیابی افراد از توانایی‌هایشان در حوزه‌های مختلف از جمله منطق، دستور زبان و طنز انجام دادند. آنها دریافتند که افرادی که سطح شایستگی کمتری دارند تمایل به دست بالا گرفتن توانایی‌های خود دارند، در حالی که افرادی که شایستگی بیشتری دارند تمایل به دست کم گرفتن توانایی‌های خود دارند. این اختلاف بین خود ارزیابی و شایستگی واقعی به عنوان اثر دانینگ-کروگر شناخته شد.

 

چرا اثر دانینگ-کروگر اتفاق می‌افتد؟

اثر دانینگ-کروگر به دلیل ترکیبی از عوامل شناختی و روانی اتفاق می‌افتد.

  • فقدان فراشناخت (Metacognition)

فراشناخت، توانایی تفکر و نظارت بر فرآیندهای شناختی خود است. افراد با سطوح پایین شایستگی اغلب فاقد مهارت‌ها و دانش لازم برای ارزیابی دقیق عملکرد خود هستند. آنها ممکن است آگاهی فراشناختی برای تشخیص محدودیت ها یا شکاف های دانش خود را نداشته باشند.

  • برتری توهم‌آمیز

افراد تمایل دارند که به طور طبیعی به خود با دید مثبت نگاه کنند. این تصور مثبت از خود می‌تواند باعث شود که توانایی های خود را دست بالا بگیرند و نقاط ضعف خود را دست کم بگیرند. این سوگیری شناختی به عنوان برتری توهمی یا اثر «بهتر از متوسط» نیز شناخته می‌شود.

  • دانش و تجربه محدود

در بسیاری از موارد، افرادی که در یک حوزه خاص صلاحیت کمتری دارند، ممکن است فاقد تجربه یا دانش لازم برای تشخیص کمبودهای خود باشند. بدون پایه ای محکم از دانش یا مهارت، ممکن است پیچیدگی کار یا میزان بی‌کفایتی خود را به طور کامل درک نکنند.

  • سوگیری تایید (Confirmation Bias)

در سوگیری تایید تمایل به جستجو و تفسیر اطلاعات به گونه‌ای است که باورها یا تصورات قبلی فرد را تایید کند. افرادی که تحت تأثیر اثر دانینگ-کروگر قرار می‌گیرند ممکن است به طور انتخابی بر روی اطلاعاتی تمرکز کنند که از خودارزیابی بیش از حد اعتماد به نفس آنها پشتیبانی می‌کند در حالی که شواهد متناقض را نادیده می‌گیرند یا رد می‌کنند.

  • عدم توانایی در ارزیابی انتقادی

کسانی که در یک زمینه خاص مهارت کمتری دارند، ممکن است توانایی ارزیابی انتقادی عملکرد خود را نیز نداشته باشند. این فقدان ظرفیت انعکاس خود می‌تواند تشخیص کاستی های خود را برای آنها دشوار کند.

  • عوامل اجتماعی و فرهنگی

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی نیز می توانند در اثر دانینگ-کروگر نقش داشته باشند. در برخی موارد، هنجارها یا فشارهای اجتماعی ممکن است افراد را از اعتراف به محدودیت‌های خود یا درخواست کمک منصرف کند و اعتماد به نفس بیش از حد آنها را بیشتر تقویت کند.

 

چگونه با اثر دانینگ-کروگر مقابله کنیم؟

غلبه بر اثر دانینگ-کروگر می تواند چالش برانگیز باشد، اما با خودآگاهی و تلاش برای بهبود دانش، مهارت ها و توانایی‌های خود‌ارزیابی امکان پذیر است.

  • جستجوی بازخورد

فعالانه به دنبال بازخورد از دیگران بگردید، به ویژه از کسانی که در حوزه‌ای که می‌خواهید در آن پیشرفت کنید، با تجربه‌تر یا آگاه‌تر هستند. انتقاد سازنده می‌تواند بینش ارزشمندی در مورد عملکرد واقعی شما ارائه دهد.

  • آموزش و پرورش

در یادگیری و توسعه مهارت سرمایه‌گذاری کنید. در دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی شرکت کنید، کتاب بخوانید و در فعالیت‌هایی شرکت کنید که دانش و تخصص شما را در زمینه مورد علاقه افزایش می‌دهد.

  • خود ارزیابی

خودارزیابی را با ذهنی انتقادی و باز تمرین کنید. به طور منظم عملکرد خود را ارزیابی کنید و آن را به طور عینی با استانداردها یا معیارهای شناخته شده مقایسه کنید. خودارزیابی می‌تواند به شما کمک کند مناطقی را که ممکن است توانایی‌های خود را بیش از حد ارزیابی کنید شناسایی کنید.

  • توسعه مهارت فراشناخت

روی بهبود مهارت‌های فراشناختی خود کار کنید، که شامل اندیشیدن در مورد تفکر خود است. توانایی تامل در فرآیندهای فکری خود را توسعه دهید، شکاف‌های موجود در دانش خود را تشخیص دهید و محدودیت‌های خود را بشناسید.

  • استفاده از معیارهای عینی

تا حد امکان از معیارها و ارزیابی‌های عینی برای ارزیابی عملکرد خود استفاده کنید. این می‌تواند به مقابله با سوگیری‌های ذهنی کمک کند که در اثر دانینگ-کروگر نقش دارند.

  • خودارزیابی

برای ارزیابی دانش و مهارت خود در تمرین و آزمایش شرکت کنید. این فرآیند می‌تواند زمینه‌هایی را که نیاز به بهبود دارند برجسته کند و سنجش دقیق‌تری از توانایی‌های شما ارائه دهد.

  • کنجکاو بودن

ذهنیت کنجکاوی را در خود پرورش دهید که شما را به کشف ایده‌های جدید، جستجوی اطلاعات و به چالش کشیدن باورهای موجود خود سوق دهد. کنجکاوی می‌تواند به یادگیری عمیق‌تر و خودآگاهی منجر شود.

 

اثر دانینگ-کروگر چگونه بر طراحی تجربه کاربری اثر می‌گذارد؟

طراحان اغلب میزان دانش و آگاهی خود را از نیازها و اهداف مشتریان بیش از حد ارزیابی می‌کنند. این اعتماد بیش از حد می‌تواند منجر به الگوهای مشکل‌ساز، همدلی محدود با مشتریان، تحقیقات جانبدارانه در جهت تأیید ایده‌ها، سرمایه‌گذاری ناکافی در تحقیق کاربر، تکیه بر تحقیقات قدیمی یا نادیده گرفتن مرحله تحقیق شود.

  • اعتماد بیش از حد به انتخاب‌های طراحی: طراحانی که تحت تأثیر اثر دانینگ-کروگر قرار می‌گیرند ممکن است درک خود از نیازها و ترجیحات کاربر را بیش از حد برآورد کنند که می‌تواند منجر به تصمیماتی شود که کاربر محور و بهینه نیستند.
  • مقاومت در برابر بازخورد کاربر: طراحانی که معتقدند بسیار ماهر هستند ممکن است کمتر پذیرای بازخورد کاربران باشند و تمایل کمتری به تکرار طرح‌های خود داشته باشند. آنها ممکن است پیشنهادات یا بینش‌های کاربر را رد کنند، زیرا فکر می‌کنند نیاز کاربر را بیشتر از خود او می‌دانند.
  • فقدان تست کاربردپذیری: اگر تیم طراحی به طرح های خود بیش از حد اعتماد داشته باشد، ممکن است تست کاربردپذیری را نادیده بگیرند یا آن را کم ارزش بدانند. تست کاربردپذیری برای شناسایی مشکلات و اطمینان از همسویی تجربه کاربر با انتظارات کاربر بسیار مهم است.
  • فرآیند طراحی ناکارآمد: اعتماد بیش از حد می‌تواند منجر به یک فرآیند طراحی کمتر کارآمد شود، زیرا طراحان ممکن است زمان زیادی را صرف ایده‌های اولیه خود کنند بدون اینکه آنها را از طریق تحقیق یا آزمایش کاربر تأیید کنند.

 

اثر دانینگ-کروگر چگونه بر روابط درون تیمی تأثیر می گذارد؟

اثر دانینگ-کروگر می‌تواند منجر به درگیری در تیم شود، در صورتی که افراد توانایی‌های همکارانشان را دست کم یا نادیده بگیرند.

۱. اعتماد بیش از حد به مشارکت های فردی: اعضای تیم که تحت تأثیر اثر دانینگ-کروگر قرار دارند، ممکن معتقد باشند که ایده‌های آنها بر دیگران برتری دارد و بر دیدگاه‌های خود بدون در نظر گرفتن دیدگاه‌های جایگزین پافشاری کنند. این رویکرد می‌تواند منجر به اختلاف نظر و تعارض شود.

۲. مقاومت در برابر بازخورد: اعضای تیم که در حوزه خود مهارت بالایی دارند ممکن است در برابر بازخورد یا پیشنهادات همکاران مقاومت نشان دهند. آنها ممکن است انتقاد سازنده را رد کنند یا تمایلی به اعمال تغییرات ضروری نداشته باشند.

۳. دست کم گرفتن دیگران: افرادی که تحت تأثیر اثر دانینگ-کروگر قرار می گیرند، ممکن است مهارت‌ها و دانش اعضای تیم خود را دست کم بگیرند. آنها ممکن است کمک‌های همکاران خود را دست کم بگیرند یا مهارت آنها را تشخیص ندهند که منجر به احساس ناامیدی و عدم قدردانی در افراد شود.

۴. تصمیم گیری ضعیف: اگر یکی از اعضای تیم با این سوگیری در موقعیت رهبری قرار گیرد، اعتماد به نفس بیش از حد آنها در تصمیم گیری می‌تواند تیم را به مسیر اشتباه هدایت کند. سایر اعضای تیم ممکن است نقص در تصمیم‌گیری‌‌ها را ببینند اما برای متقاعد کردن فردی که بیش از حد اعتماد به نفس دارد در مورد رویکردهای جایگزین و مؤثرتر با چالش مواجه شوند.

 

نتیجه‌گیری

اثر دانینگ-کروگر یک سوگیری شناختی است که در آن افراد با دانش یا تخصص محدود در یک حوزه خاص تمایل دارند توانایی‌های خود را در آن زمینه بیش از حد ارزیابی کنند. این سوگیری می‌تواند پیامدهای مهمی برای طراحی تجربه کاربری (UX) داشته باشد.

هنگامی که طراحان یا اعضای تیم درگیر در طراحی UX تحت تأثیر اثر دانینگ-کروگر قرار می‌گیرند، ممکن است با اطمینان بیش از حد تصور کنند که نیازها و ترجیحات کاربر را درک می‌کنند و به طور بالقوه منجر به تصمیمات طراحی ناکارآمد اتخاذ کنند. آنها ممکن است در برابر بازخورد مقاومت کنند، تحقیقات ضروری کاربر را نادیده بگیرند و ارزش تست کاربردپذیری را دست کم بگیرند.

 

منابع

بروزرسانی:پنج‌شنبه 5 بهمن 1402
این محتوا را به اشتراک بزارید:
دیدگاه کاربران